محمد غفاری
شهید محمد غفاری در ۱۳ دی سال ۱۳۶۷ (شب جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه) به دنیا آمد. وقتی به تقویم نگاه می اندازیم او درست مصادف با شهادت امام هادی (علیه السلام ) به دنیا آمد و بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند. عجیب است که او عاشق و دلداده امام هادی (علیه السلام) شد.
محمد نفراول چتر بازی و راپل شد.
او آموزش خلبانی هم دیده بود، طوری شده بود که دست راست فرماندهشان به حساب میآمد و ایشان روی محمد خیلی حساب باز کرده بود.
نزدیک عید سال ۸۵ به راهیان نور رفت و موج انفجار محمد را گرفت و مجروح شد درحالی که ایام عید هم مراسم عقدش بود. چهارم عید مجروح شد، از ناحیه سر و کمر موج انفجار گرفته بود، با همان حال نشست سر سفره عقد، برای عروسی اش بعد از یک درگیری در ارومیه، از ناحیه صورت ترکش خورد، به عروسی اش هم ۱۰ روز مانده بود. دو روز به عروسی اش قرار شد که عمل کنند. البته گفته بود به مادرم بگویید شاخه خورده، کارتهای عروسی اش هم پخش شده بود، من متوسل به امام جواد( علیه السلا) شدم و عمل لیزری روی صورتش انجام دادند و با صورت پاسمان کرده عروسی اش را گذراند.
شهادت : یکشنبه، 13 شهریور 1390با عرض سلام و درود بر امام عزیز حضرت آیت الله خامنهای(حفظه الله) و بر شما عزیزان و شهداء و خانواده شهداء
الذین آمنوا یقاتلون فی سبیلالله والذین کفروا یقاتون فی سبیل الطاغوت فقاتلو اولیاء الشیطان، ان کید الشیطان کان ضعیفا (نساء:۷۶) آنها که اهل ایمان هستند در راه خدا و کافران در راه طاغوت جهاد میکنند. پس شما با یاران شیطان پیکار کنید و از آنها نهراسید زیرا مکر شیطان همانند قدرتش سست و ضعیف است. سوره نساء آیه ۷۶
وصیتم پیامی است به امت و ملتی که نایب بقیه الله(عج) آنان را ملت معجزه آسای قرآن می نامد.
بر خلقی است که مشتاقانه و جانانه از جان و مال خویش در راه خدای میگذرند.
بر عزیزانی است که عزیز پرور هستند و فرزندان گرامی خویش را به جهت آزادی و استقلال و اقتدار کشور اسلامی و انقلاب فدا می نمایند.
هر آنچه در توان دارند و به همه شما که اکنون به وصیتم گوش فرا می دهید میباشد .
سخنم چنین خلاصه میشود که راه ما چیزی جز پیروی از ولایت فقیه به حق نیست.
چشم و گوش بفرمان ولایت فقیه باشید و پشتیبانی از آن کنید و گفتههای مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنهای عزیز را با جان و دل گوش کنید و به آن عمل کنید که اگر در این راه قرار بگیرید به حمد خدا سعادتمند و رو سفید خواهید بود
و از تمامی ملت و مسئولین عزیز و بزرگوار میخواهم که در هر پست و مقامی که هستند حداکثر تلاش و سعی خود را برای پیشرفت این انقلاب و میهن عزیز انجام دهند
و هرگز در کشور امام زمانی اجازه خطا و کج روی به منافقین و احزاب و گروههای بی ولایت را ندهند تا چراغ سبزی برای دشمنان داخلی و خارجی ما شود.
از پدر و مادر عزیز و گرامی طلب بخشش میکنم هر چند که آنها را در این دوران بسیار اذیت کردم و از برادرم و خواهرم خواستار پیروی از ولایت و اهل بیت میباشم .
همسر گرامی و بزرگوار مرا ببخش و حلال کن که در این مدت کم، مایه آرامش شما نبودم و از همه برادران و خواهرانم و دوستان طلب حلالیت می کنم بدانید امروز جسد خون آلودهمان را که به خاک میسپارید فدای راهمان شده است
و گرچه جسمم راحت آرمیده است روح من از شما گریه و شیون نمیخواهد.
انتظارم چنین است که سلاح به زمین افتادهام را بردارید و همیشه از ولایت فقیه و کشور انقلاب اسلامی، علیه باطل دفاع کنید و من خدای را شکر میکنم که مرا شامل آیه شریفه ۲۰۷ سوره بقره نمود: "و بعضی از مردم از جان خود در راه رضای خدا درگذرند و خدا با چنین بندگان رئوف و مهربان است"
دوستانم، من سلام شما را به شهدا، خواهم رساند، و از ایثار و از خود گذشتگی شماها برای آنها میگویم که شما تعهد کردهاید تا آخرین قطرههای خون خود[که] چکیده بر سنگ فرش بیابانهای نبرد حق علیه باطل است پیروی از اسلام و ولایت را ادامه خواهید داد.
وسلام علیکم
یا سید الشهدا(ع) قسم به مادر پهلو شکستهات، من پاسدار را که متعلق به تو هستم طوری وارد قیامت کن که مایه شرمندگی شما نشوم. بارالها از تقصیرات من بگذر و مرا عفو کن و پاکیزه بپذیر